هر آخر هفته احتمالا وقت بیشتری برای تفریح و سرگرمی خواهید داشت و در زمانی که احتمالا در قرنطینه خانگی به سر میبرید و یا درسها و کارهایتان تمام شده و اوقات فراغت آغاز شده، چه تفریحی سالمتر و بهتر از فیلم دیدن؟ اما تصمیم به فیلم دیدن خودش یک بخش ماجراست و جواب پرسش چه فیلمی ببینیم؟ هم مشکل دیگر و اساسی ماجرا؛ مشکلی که سعی کردیم در این مطلب پیشنهاد فیلم، آن را حل کنیم. در این سلسله مطالب میخواهیم با توجه به سلیقه سینمایی شما آثاری را برای فیلم بهتر دیدن به شما پیشنهاد دهیم و امیدوار باشیم این راهنما راست کارتان باشد.
چند مساله را قبل از خوانش این مطلب اما در نظر بگیرید. اول از همه باید بگویم که قحطی فیلم در دوران کرونا بیداد میکند و این مساله به بخش معرفی فیلم روز لطمه اساسی وارد کرده به طوری که واقعا گاهی فیلم درخور توجهی برای این بخش پیدا نمیشود. باید در نظر بگیرید که فیلمهای روزی که معرفی میشوند گاهی صرفا به مذاق علاقهمندان آن ژانر بخصوص خوش میآیند و نمیتوانند در دسته یک فیلم پیشنهادی قرار بگیرند اما از قدیم گفتهاند کاچی به از هیچی!
برای حل این مشکل باید بگوییم ما در هر ژانر دو فیلم معرفی میکنیم، یکی فیلم روز و جدید بوده و دیگری فیلم خوب و شاخصی در این ژانر که شاید از دستتان در رفته باشد و بازبینی مجدد آن بتواند حال خوبی به شما اعطا کند. فیلمهای بخش دوم تقریبا گارانتی و ضمانتنامه دارند! مساله بعد اینکه تقریبا امکان ندارد هر هفته با فیلمهای خوبی در همه ژانرها روبرو باشیم ولی این دلیل نمیشود که طرفداران ژانرهای مختلف از دیدن آثار متوسط سبک و سیاق محبوب خود دست بکشند؛ معرفی فیلمها میتواند طرفداران این ژانرها را قانع کند و سعی شده تا گزینه مناسب هفته در بخش اول (فیلمهای جدید) معرفی شود. اما مساله سوم و آخر اینکه طبیعتا این پیشنهادات وحی منزل نیستند و سلیقه سینمایی افراد بسیار متفاوت است اما گارانتی نود درصدی کیفیت را از سوی تیم ویجیاتو برای اکثریت و طرفداران ژانرهای متفاوت سینمایی دارند.
ترسناک
Empty Man
یک پلیس سابق در جست و جوی دختری گمشده با گروهی مخفی مواجه می شود که قصد دارند یک موجود فراطبیعی وحشتناک را احضار کنند.
این داستان به ظاهر تکراری در فیلم Empty Man با کمی اسانس خلاقیت و ادویههای کمی از نوآوری قاطی شده تا فیلم به شدت کلیشهای به نظر نرسد، هرچند باید اعتراف کرد سه چهارم اولیه فیلم اثری درخور توجه است و در صحنههای پایانی شکوه تقریبی که فیلم از خود کاشته به یکباره از هم فرو میپاشد. کلیشه به دامان فیلم میآید و جلوههای ویژه ضعیفی اثر را همراه میکند که باعث نابودی فیلم میشود.
صداپردازی قدرتمندانه فیلم در کنار بازی نسبتا روان بازیگران کاری کرده که این نقاط ضعف حدالامکان کمتر به چشم بیاید.
فیلم برای کسانی که میخواهند ریتم سریعی را تماشا کنند و به سرعت وارد یک ماجرا ترسناک ماوراالطبیعهای بشوند حرفی برای گفتن ندارد و یک اثر کند به حساب میرود که قصه خود را آرام آرام به مغز مخاطب تزریق میکند.
Suspiria
«سوپیریا» محصول ۱۹۷۷ و ساختهی «داریو آرجنتو» است. این فیلم داستان یک هنرجوی باله به نام سوزی را روایت میکند که به آکادمی مشهوری در آلمان منتقل میشود. ولی در آنجا متوجه موضوعی شوم و غیرطبیعی و سلسلهای از قتلها در گوشه و کنار مؤسسه میشود.
این فیلم را نه بهخاطر طرح اصلی آن، بلکه بهخاطر یورش همهجانبه احساسات چندگانهای که به بیننده منتقل میکند، تماشا کنید. همهچیز از طراحی صحنه گرفته تا نورپردازی غیرطبیعی، بر جذابیت فیلم افزوده است. موسیقی متن فیلم نیز، تأثیری غیرقابلانکار بر انتقال حس وحشت و دلهره دارد.
«سوسپیریا» یک اثر ناب در ژانر وحشت است که توسط یک کارگردان استاد و خبره ساخته شده است. فیلم لحظات هوشمندانهای از ترس و اضطراب در خود دارد. هر دو نسخه کلاسیک و جدید اثر که در سال ۲۰۱۸ اکران شد ارزش تماشا را دارند و باید بگویم که نسخه جدید یک بازسازی غیروفادارانه به نسخه قدیمی است و در واقع میتوانید با تماشای هر دو اثر، هسته اصلی داستانی مشابه ولی دو فیلم کاملا متفاوت و متمایز از هم که هر یک در ژآنر وحشت میدرخشند را تماشا کنید.
اکشن
The Intergalactic Adventures of Max Cloud
جومانجی را با زاتورا قاطی کنید و دوز ویدیو گیم آن را بیشتر کنید و ذهنتان را هم برای دیدن یک شاهکار آماده «نکنید». در این صورت میتوانید از این فیلم دیوانه وار با بودجه پایین و پر از مشکل لذت ببرید. دلیل معرفی این فیلم قطعا به خاطر روحیه و ماهیت مخاطبین گیمر ویجیاتو است، مگر سالی چند فیلم سینمایی پیرامون بازیهای ویدیویی ساخته میشود که بخواهیم یکی از آنها را از دست بدهیم ولو اینکه اثر جالب توجهی هم نباشد؟
اسکات ادکینز که بازیگر رزمی کار سرشناس انگلیسی است و به خاطر فیلمهای اکشن به اصطلاح «مشتی!» اش مشهور است، در این فیلم حضور دارد و هرچند به هیچ وجه مانند آثار گذشته خود نمیدرخشد اما میتواند گلیم فیلم را تا حدی از آب بیرون بکشد.
حال و هوای دهه نودی فیلم برای گیمرهای با سن بالاتر (رتروبازها) شاید جذابتر هم باشد. فیلم یک اثر با بودجه کم است و به اصطلاح یک اثر سینمایی اکشن مستقل به حساب میرود، پر از شوخیهای تاریک و موزیک جاب و بینظیر. شما شاهد یک فیلم اکشن درجه B هستید نه چیزی بیشتر با این تفاوت که رنگ و بوی بازیهای ویدویی در اینجا بسیار تنند است و احتمالا همین مزه داغ میتواند شما را بیشتر به فیلم جذب کند.
Blade
بلید (Blade) محصول سال ۱۹۹۸ به کارگردانی استیون نورینگتون (Stephen Norrington) است و از بازیگران اصلی آن، میتوان وسلی اسنایپس (که این روزها به خاطر زندانی که رفته بسیار افول پیدا کرده است) استیون درف و کریس کریستوفرسون را نام برد.
تا قبل از بلید، فیلمهایی که ابرقهرمان سیاهپوست داشتند، چنگی به دل نمیزدند؛مانند اسپاون که نتوانست کاری کند و یا حتی شکیل انیل در فیلم Steel گند زد. اما بلید نخستین فیلم خوبی بود که ابرقهرمان سیاهپوست داشت. بلید با بازی وسلی اسنایپس، یک دمفیر است؛ یعنی انسانی با نقاط قوت، ولی بدون نقاط ضعف خونآشام! او با اسلحهٔ مرگبارش، از انسانها در مقابل خونآشامها دفاع میکند. موفقیت این فیلم در گیشه، باعث شد قسمتهای دوم و سوم آن هم روانهٔ پردهٔ سینماها بشوند و هر یک بتوانند به نوبه خود بدرخشند.
بلید از آن دسته فیلمهای مارولی است که زمین تا آسمان با تمام فیلمهای جهان کمیک بوکهای مارول تفاوت دارد و تماشای آن در برهوت سینمای ابرقهرمانی توصیه میشود. همچنین باید بدانیند بلید جدید نیز در دست ساخت قرار دارد و آنها قصد دارند تا در فاز بعدی مارول از این شخصیت خون آشام و محبوب دوباره استفاده کندن.
درام
Minari
شاید با دیدن عوامل کرهای فیلم Minari توقع یک «انگل» دیگر را داشته باشید، بخصوص آنکه رسانهها خبر از جذاب بودن و اسکاری بوده فیلم Minari میدهند. میناری اما یک انگل نیست و در زمین خودش بازی میکند، یک اثر درام خانوادگی با بازیهای قدرتمند که میتواند دو ساعت تمام شما را وارد زندگی خانواده مهاجر کرهای ماجرا کند.
بازیگران فیلم یکی از یکی بهتر در نقشهایشان فرو رفتهاند و کوچک و بزرگ کاری میکنند که لحظه به لحظه فیلم بدرخشد. داستان درباره خانوادهای کره ای است که با مهاجرت به یکی از شهرهای آمریکا قصد دارند در آنجا مزرعهای درست کنند و زندگی خود را به دور از هیاهو ادامه دهند. مادربزرگ این خانواده بعد از مدتی به آنها میپیوندد و رابطه جالبی با نوهها پیدا میکند.
فیلم Minari فیلم کاراکترهایش است، شخصیتهایی که به زیبایی خلق و پرداخته شدهاند و آنچنان واقعی به نظر میرسند که نمیتوان آنها را به عنوان یک خانواده دوست داشتنی باور نکرد.
میناری پنجمین فیلم لی ایزاک چانگ از کودکی کارگردان به عنوان سرچشمه الهام بهره گرفته و داستانی را تعریف میکند که گرچه جزییات خاص خود را دارد اما از نظر احساسات عام و جهانی است.
فیلم داستان خود را با ظرافت بیان میکند و مخاطب را به آرامی درگیر جریان روزمره زندگی این خانواده میسازد بیآنکه در نمایش این زندگی از ساختار دراماتیک سنتی استفاده کند.
What’s Eating Gilbert Grape
دیکاپریو در زمان کودکی هم بازیگر ستارهای بود و با اینکه در ان سنین فیلمهای کمی بازی کرد ولی توانست در همه آنها بدرخشد. فیلم Whats Eating… جزو آٍار کلاسیک این بازیگر مشهور کنونی سینما به شمار میرود و جزو برترین آثار درام خانوادگی است که میتوانید به تماشای آن بنشینید. تا یادم نرفته بگویم جدا از دی کاپریو نوجوان، جانی دپ نوجوان نیز در این فیلم دیده میشود و تجدید دیدار با دو بازیگر البته در قامت نوجوانیشان بسیار جذاب است چرا که این فیلمها کمتر دیده شدند و احتمال زیادی میرود از دستتان در رفته باشند.
داستان این فیلم برگرفته از رمانی با همین نام، اثر پیتر هجس است. فیلم در مورد گیلبرت گرالت و زندگی او است. گیلبرت با مادر، دو خواهر و برادر سندروم داونیاش بهنام آرنی زندگی میکند. پس از خودکشی پدر گیلبرت، مادرش به افسردگی شدیدی دچار شد و حال وظیفهی گیلبرت است که هم کار کند، هم از خانواده و علی الخصوص برادرش محافظت کند.
دیکاپریو در زمان بازی در این فیلم، شهرت خاصی نداشت و عدهی زیادی اورا نمیشناختند. او به حدی در این فیلم خوب بازی کرده بود که هنگامی که برای اکران فیلم به سینما رفته بود، مردم باورشان نمیشد که او مشکل ذهنی ندارد. در واقع باید گفت عدم شُهرت دیکاپریو باعث شده بود عدهی زیادی گمان کنند که بازیگر نقش آرنی واقعا مشکل ذهنی دارد.
کمدی
Pixie
این فیلم داستانِ زندگی پیکسی با بازی کوک است که قصد دارد انتقام مرگ مادرش را با مغز متفکر یک دزدی شدن، بگیرد. نقشههای اشتباه از آب درآمده و او خودش را در حال فرار در حومه شهر ایرلند با دو مرد جوان با بازی هاردی و مککارمک میبیند که تحت تعقیب یک آدمکش روانی و گروه خلافکاری از کشیشهای تفنگدار قرار گرفتهاند. او باید فکرش را بکار بیندازد و سعی کند حق زندگی کردن را برای خود بدست آورد.
یک فیلم جنایی کمدی انگلیسی با دوز بالایی از شوخیهای سیاه که میتواند با داستان دیوانه وار خود تماشاگران را به خود جذب کند. پیکسی را باید اینطور ببینید که گای ریجی با یک بودجه کم فیلم ساخته و یک اثر گنگستری کمدی خل و چل دیگر را از جوانیهای ریچی شاهد هستید. شاید سخت باشد فیلم را در درجه کمدی قرار دهیم اما واقعا سکانس هایی در طول فیلم وجود دارد که حس شوخ طبعی خاصی در آنها داده میشود.
پیکسی داستان مضحکی دارد و فیلمنامهاش بسیار آبکی و به اصطلاح عامیانه خودمان بند تنبانی است اما اساسا فیلم به دنبال روایت یک شاهکار سینمایی نبوده، بازیگر اصلی فیلم با اینکه هنوز چهره ستارهای در هالیوود نیست اما با پیکسی ثابت کرده که میتواند با شیطنت خاصی که دارد به زودی تبدیل به یک ستاره فیلمهای سینمایی بشود.
The Producers
داستان این فیلم، که در سال ۱۹۶۷ و به کارگردانی مل بروکس به روی پرده رفت، درباره تهیهکنندهای ورشکسته است که بسیار از لحاظ مالی در مضیقه به سر میبرد. روزی، حسابدار جدید او بدون اینکه منظور خاصی داشته باشد، به او پیشنهادی میدهد مبنی بر اینکه اگر نمایش بسیار بدی را روی صحنه ببرد و از آن استقبال نشود، بهصورت قانونی قادر خواهد بود بخشی از پول اضافیای را که تهیهکنندههای نمایش فراهم میکنند برای خودش نگه دارد.
در نتیجه این پیشنهاد، او تصمیم میگیرد تا نمایشی مضحک و موزیکال درباره هیتلر، با نام «بهار زندگانی هیتلر» روی پرده ببرد. دیدن این دو، در حالی که تلاش میکنند بدترین تصمیمهای ممکن را بگیرند تا نتیجه کار، در حد امکان بد باشد، در نوع خودش بسیار خندهدار و جالب است، اما اتفاق طلایی داستان زمانی میافتد که برخلاف تصور آنها، نمایششان با استقبال چشمگیری روبهرو میشود.
فیلم دیگری تحت همین نام در سال ۲۰۰۵ با بازی نیکول کیدمن ساخته شد که در وقع بازسازی همین فیلم بود و بروکس بار دیگر در کادر عوامل فیلم قرار گرفته بود اما این بار در نقش تهیه کننده. شدیدا توصیه میشود که به تماشای بازسازی نروید و یکراست نسخه لاسیک را ببینید و کیف کنید.
جنایی – هیجان انگیز
Night Shift
قطعا دلیل اصلی که این فیلم در بخش فیلم بین هفته معرفی شده حضور پیمان معادی به عنوان یکی از بازیگران کلیدی فیلم است. معادی که بی سر و صدا و چراغ خاموش در آثار بینالمللی بازی میکند و برعکس بسیاری از بازیگران ، این کار خود را جار نمیزند در فیلم شیفت شب ساخته کشور فرانسه حضور تقریبا قابل توجهی دارد.
معادی در فیلم شیفت شب در نقش یک مهاجر غیرقانونی فرو رفته که باید توسط سه افسر پلیس تا فرودگاه شارل پاریس اسکورت شود و به وطنش بازگردد. آنها میفهمند که این مهاجر اگر به کشورش برگردد قطعا با مرگ روبرو خواهد شد و از همین رو تصمیم میگیرند که برنامه را عوض کنند.
فیلم شاید آنچنان که باید هیجان انگیز نباشد و در برخی مواقع ناامیدکننده ظاهر شود و در واقع باید اعتراف کرد که نیمه اول فیلم بسیر بهتر از نیمه پایانی آن خودش را نشان میدهد.
نکته با ارزشی که در فیلم وجود دارد اینست که داستان فیلم صرفا حور محور اکشن بودن و هیجان انگیز بودن فیلم نمیچرخد و کاراکترها در آن استخوان و رح دارند و بسیار باورپذیر هستند. در واقع فیلم بار درام خود را فراموش نکرده و به شخصیتهای خود و پردازش آنها بهای شدیدی داده است که شاید این موضوع از درجه هیجان انگیز بودن فلیم کاسته باشد اما باعث شده که تماشاگر بهتر با این کاراکترها ارتباط برقرار کند.
Lady Vengeance
فیلمهای انتقامجویی کرهای در اصل بخشی مهم از ژانر تریلر هستند و در این سبک و سیاق فیلمهای مهم و زیادی توسط این کشور ساخته شده است.. فیلم «بانوی انتقام» (با عنوان اصلی «Lady Vengeance») به کارگردانی پارک چان-ووک یکی از همین آثار است اما چنان که باید مورد توجه مخاطبین قرار نگرفته است. «بانوی انتقام» در واقع سومین فیلم از سه گانه انتقام این کارگردان به شمار میآید. پس از دو فیلم «همدردی با آقای انتقام» (با عنوان انگلیسی «Sympathy for Mr. Vengeance») و «اولدبوی» (با عنوان انگلیسی «Oldboy»)، پارک چان-ووک آخرین فیلم این تریلوژی را در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد که شاید به پای دو اثر قبلی نرسد اما همچنان جزو آثار درخشان این ژانر به شمار میآید.
باید بدانید این سه فیلم ارتباط داستانی زیادی با هم ندارند و مانند سه گانه دروغ اصغر فرهادی خودمان حول محور یک سوژه با نام انتقام میچرخند و همین موضوع تنها ارتباط بین این سه فیلم است.
همه بازیگران به خوبی انتخاب شدهاند و در کل قانعکننده به نظر میرسند. اما چویی مین-شیک به خوبی تصویر یک جنایتکار غیرنادم را به تصویر کشیده و با توجه به حضور کوتاه مدتش در میان آن همه بازیگر، کاری برجسته و به یادماندنی از خود به جای گذاشته است..
در کنار فیلمنامه خوب و بازی زیبای بازیگران به کادر بندی های فوق العادۀ مدیر فیلمبرداری فیلم (چونگ جونگ هون) و نحوۀ نورپردازی های گرم و سردش (که با توجه به محتوای سکانس ها متغیر است) اشاره کنیم که به تابلوهای نقاشی چشم نوازی شبیه شده است که در عین زیبایی، مفهوم مورد نظر کارگردان را استادانه به بیننده القا می کند و در خدمت محتوا و فرم اثر است
انیمیشن
Batman: Soul of the Dragon
دنیای انیمیشن سازی دی سی راه عجیب و غریبی را پیش گرفته و پس از آنکه با عنوان Justice League Dark: Apokolips War n داستانش به سرانجام رسید، معلوم نیست چه فازی را طی میکند و کی میخواهد به سر جای اولش برگردد. آثاری که پس از این انیمیشن اکران شدند به نظر نمیرسد که آغازکننده یک خط داستانی جدید باشند و بیشتر شبیه به آثار مستقل کمیک بوکی هستند که هرچند جذابیتهای زیادی دارند ولی یونیورس خاص سینمایی را شکل نمیدهند.
انیمیشن Batman: Soul of the Dragon جدیدترین اثر از این آثار است که با محورتی کاراکتر بتمن ساخته شده و با هر انیمیشن کمیک بوکی دیگری که تاکنون دیدهاید تفاوت دارد. در اینجا شاهد یک انیمیشن با تم هنرهای رزمی فیلمهایی دهه هفتاد یا هشتاد میلادی هستیم و در کنار بتمن افرادی شبیه به بروس لی حضور دارند و همگی با فنون کاراته به استقبال دشمنان نینجایی خود میروند.
این انیمیشن بر اساس کمیک بوکی از دنیس اونیل ساخته شده و حال و هوای کاملا متفاوتی نسبت به هرآنچه تاکنون از بتمن دیدهاید دارد. تم بزرگسالانه انیمیشنهای DC همچنان پابرجاست و باعث جذابیت مضاعف انیمیشن شده است.
در این قسمت از انیمیشن بروس وین بعد از سفر به یک نقطه دور در کوههایتبت و آموزش دیدن پیش یک استاد بزرگ در کنار چند شاگرد، به گاتهام برگشته و حالا در قالب بتمن با جرم و جنایت میجنگد در حالی که برخی از همکلاسیهایش مانند شیوا خودشان مجرم هستند. بتمن باید با کمک دوستانش از اقدام گروهی که قصد دارند با دستیابی به دروازه شیطانی، شیطان بزرگ را آزاد کنند جلوگیری کند.
Inside Out
حالا که تب و تاب انیمیشن Soul پیکسار کماکان ادامه دارد و احتمالا تا به امروز به تماشایش نشستهاید، بد نیست به اثر قبلی سازنده این اثر هم سری بزنید، اثری که به نظر من به مراتب بهتر از soul از آب در آمده است و برای خودش یک پا کلاس روانشناسی است.
فیلمنامهنویسان در این اثر بینظیر عملکرد مغز و احساسات را مثل یک معادلهی ریاضی ساده کردند: یک دستگاه کنترل فرمان وجود دارد. احساسات پشت آن قرار میگیرند و دکمهها را فشار میدهند که در حقیقت باعث میشود شما به اطرافتان واکنش نشان بدهید. کنترل در دست شادی، خشم، نفرت، ترس و غم است. اینها حواس اصلی شما هستند. حواسی که از کودکی با شما همراهند.
پیغام فیلم روشن است: در مسیر بلوغ و بزرگ شدن همهی احساساتتان را باید کنار هم پرورش دهید. چه آنهایی که مثل شادی باعث خوشحالی خودتان و دیگران میشوند و چه آنهایی که مثل غم یا خشم در وهله اول بیهوده بنظر میرسند اما در فیلمنامه «درون بیرون» کارکردشان مشخص میشود.
فانتزی
We Can Be Heroes
کارگردانی، تهیهکنندگی و نوشتن فیلمنامه فیلم We Can Be Heroes توسط رودریگز انجام میشود که از اعتبارات او میتوان به فیلمهای Spy Kids، Machete، Sin City و Alita: Battle Angel اشاره کرد. فیلم جدید او که در کنار واندروومن چراغ ژانر ابرقهرمانانه را روشن نگه داشته است در واقع در راستای فیلمهای کودک فانتزی او نظیر بچههای جاسوس است. همچنین فیلم به نوعی دنباله معنوی بر برخی آثار فانتزی و ابرقهرمانانه گذشته او یعنی «پسر کوسهای و دختر آتش فشانی» است و در این اثر میتوانیم نسخه بزرگسال شده این ابرقهرمانان را ببینیم. فیلم اشارات زیادی به دنیای بچههای جاسوس هم دارد، فرنچایزی که اخیرا با یک سریال تلویزیونی انیمیشن از نت فلیکس بازگشته بود و حالا در این اثر دوباره اسم و رسمش شنیده میشود.
رودریگز بارها اعلام کرد در ساخت چنین فیلمهایی که برای بچهها میسازد، از خود بچههایش و دیگر هم سن و سالان آنها کمک میگیرد. در واقع بسیاری از ایدهها از سمت بچهها به او داده میشوند و او مستقمیا به ذهن این کودکان با ذهنی تخیلی و فانتزی وارد میشود. فیلمهای او دقیقا به همین هدف میرسند و کاری میکنند که هر بچهای بتواند از آنها لذت ببرد.
میتوانم با اطمینان بگویم کودکان از فیلم We Can Be Heroes به شدت لذت خواهند برد و جنون بچهگانهای که در فیلم وجود دارد آنها را به هیجان خواهد آورد. فیلم مانند بازی کردن با یک سری اکشن فیگور در دنیای تخیلی بچهها است و قطعا پر از مشکلات و باگ فیلمنامهای است و حتی بازیگران نیز در آن نقش آفرینی چندان درخشانی ندارند اما هیچ کدام از این موارد دلیلی بر تماشا نکردن این اثر در کنار بچهها نیستند، آنها یک دنیای فانتزی میخواهند و We Can Be Heroes آن را به باحال ترین شکل ممکن به تصویر کشیده است.
Clash of the Titans
فیلم برخورد تایتانها به کارگردانی لویس لتریر یکی از فیلمهای فانتزی خوب تاریخ سینما است که در سال 2010 اکران شد؛ این اثر درواقع نسخه بازسازی شده فیلمی به همین نام است که در سال 1981 اکران شده بود و هر دو اثر در خور توجه هستند اما با توجه به جلوههای ویژه قدیمی فیلم کلاسیک، احتمالا تماشای آن امروزه کمی توق ذوق بزند. فیلم برخورد تایتانها برخلاف فروش خوب و جلب نظر مثبت طرفداران، نتوانست مورد تحسین منتقدان قرار بگیرد. بسیاری از منتقدان داستان این فیلم را ضعیف و فاقد هرنوع پیچیدگی توصیف کردند و شاید حق داشتند اما این مساله از ارزشهای فیلم برای علاقهمندان به این ژانر کم نمیکند.
فیلم برخورد تایتانها که با بودجه عظیم 125 میلیون دلاری تولید شده بود، توانست بیش از 493 میلیون دلار در باکسآفیس فروش داشته باشد. بعد از موفقیت بزرگ این فیلم، کمپانی برادران وارنر دنبالهای از آن با نام خشم تایتانها تولید نمود که در سال 2012 اکران شد.
خلاصه داستان فیلم برخورد تایتانها بدین شرح است: تایتانها نژادی از خدایان هستند که بر انسانها حکومت میکنند. آنها دارای سه فرزند به نامهای زئوس، پوزئیدون و هادس هستند که میخواهند خودشان قدرت را بدست بگیرند. زئوس از هادس میخواهد که موجودی قدرتمند بسازد تا با آن تایتانها را نابود کنند. بعد از سقوط تایتانها، زئوس فرمانروای آسمان و پوزئیدون فرمانروای دریا میشود؛ ولی زئوس، هادس را فریب میدهد و او را به دنیای مردگان میفرستد تا در آنجا عذاب بکشد. هزاران سال میگذرد تا اینکه انسانها از خدایان ناراضی میشوند و جنگ میان انسانها و خدایان شروع میشود. پادشاه آکریسیوس، المپیوس معبد خدایان را محاصره میکند.
بعدها نسخه دمی از فیلم اکران شد که Wrath of the Titans نام داشت و نتوانست تکرار موفقتی قسمت اول را حی در گیشه به دست بایورد و پرونده این فیلمها که قرار بود سه گانه باشند، متاسفانه بسته شد و هیچ گاه فیلم Revenege Of Titans ساخته نشد. هرچند باید بدانید که فیلمها هر یک به تنهایی داستان مستقل و کافی دارند و نیمه کاره رها نمیشوند.
علمی تخیلی
Synchronic
دنیس، با بازی جیمی دورنان و استیو با بازی آنتونی مکی دو بهیار هستند که با هم در یک آمبولانس کار میکنند ورفاقتی عمیق میان این دو در جریان است. این دو که در شهر نیو اورلانز مشغول به کار هستند، با مجموعه حوادثی مواجه میشوند که همگی به یک مواد مخدر جدید به نام سینکرونیک ارتباط پیدا میکنند، مواد مخدری که مصرف آن تاثیر عجیبی بر روی افراد میگذارد. با گذشت زمان افراد بیشتری از این مواد استفاده میکنند و زندگی خود این دو نفر نیز از این دارو تاثیر گرفته و همه چیز بهم میریزد.
آنتونی مکی و جیمی دورنان هر دو پیش از این در مجموعه فیلمهای هالیوودی بزرگی، مثل انتقامجویان و پنجاه طیف گری بازی کرده بودند، اما این بار در این فیلم مستقل در کنار هم جلوی دوربین رفته و یکی از بهترین بازیهای حرفهی کاری خود را به نمایش گذاشتهاند.
فیلم از زاویه جدیدی به مساله ماشین زمان و سفر در زمان میپردازد که پیش از این تاکنون در ادبیات و سینمای علمی تخیلی به نمایش در نیامده بود و از این حیث بسیار قابل احترام است.
فیلم در وهله اول اصلا شبیه به آثار علمی تخیلی نیست اما پس از گذشت تنها بیست دقیقه وارد این فاز میشود، درست زمانی که مشخص میشود این داروی مخدر باعث سفر در زمان در بین مصرف کنندگانش میشود (این را یک اسپویلر ندانید، فیلم خیلی حرفهای بیشتری برای گفتن دارد).
فیلم بُعد علمی تخیلی، روح و طنز را با یکدیگر مخلوط میکند و یک معجون بسیار جذاب را به وجود میآورد؛ معجونی که شما دوست دارید در سریعترین زمان ممکن آن را بنوشید.
Fantastic Voyage
سفر به داخل بدن از آن دسته سوزههایی است که چندین بار در قالب فیلم و سریال و انیمیشن ساخته شده اما نسخه کلاسیک «سفر جادویی» با وجود ذشت سالها همچنان بهترین آنهاست.
یک سفینه ی مینیاتوری و خدمهاش، به بدن دانشمندی که در کماست تزریق میشوند. ماموریت آنها، نابودی لختهای است که زندگی وی را تهدید میکند تا دانشمند نجات یافته و بتواند از رازی مهم و حیاتی، پرده بردارد. این فیلم که شرح و توضیحات بسیار زیادی از سیستمها و کارکرد ساختارهای مختلف بدن ارائه میکند، توانست در دو رشته از جوایز اسکار برنده و سه نامزدی دیگر اسکار را نیز بدست آورد. سفر شگفتانگیز باعث شد تا شخصی مثل “جیمز جیوردانو” درباره ایده داروسازی در کوچکترین مقیاسها فکر کند و دانشمندان دنیا را به فکر فرو وادارد.
این دقیقا چیزی است که دانشمندان سالهاست به دنبال ان هستند در دهه ۶۰ میلادی هالیوود آن را به تصویر کشید. تزریق روباتهایی در ابعاد نانو (نانوبات) که بدنبال سلولهای سرطانی بگردند و وقتی آنها را یافتنند نابودشان کنند. در واقع این چیزی است که میتوان به آن گفت شگفتانگیز!
تاریخی
The Man Standing Next
در 26 اکتبر 1979، رئیس سازمان اطلاعات ملی کره جنوبی «کیو پیانگ» رئیس جمهور کره جنوبی بنام «پارک» را ترور میکند. این فیلم 40 روز قبل از واقعه ترور ریاست جمهوری را دنبال میکند و پرده از اسراری برمیدارد که تاکنون در تاریخ مسکوت باقی ماندهاند.
همیشه عادت داریم این نوع فیلمهای سیاسی درباره ترور روسای جمهور و… را از هالیوود ببینیم و کمتر فیلمی در این سبک و سیاق را از دیگر کشورها و به خصوص سینمای آسیا نظارهگر بودیم. آن آزادی بیانی که هالیوود لااقل علی الظاهری به تماشاگرانش در دنیا نشان میدهد در سینماهای دیگر نقاط دنیا کمتر دیده میشود ولی این فیلم دقیقا نقض این صحبتها عمل میکند.
کارشناسان امر میگویند فیلم از لحاظ تاریخی تا حد زیادی دقیق عمل کرده و شعارزده رفتار نمیکند. فیلم یک درام تاریخی تمام عیار است و خبری از صحنههای اکشن و هیجان انگیز در آن نیست و نباید خودتان را برای دیدن چنین سکانسهایی گول بزنید. فیلم The Man Standing Next یک شاهکار دیگر از سینمای قدرتمند کره جنوبی است ک در چند سال اخیر بسیار بهتر خود را نشان داده و از نظر برخی از کارشنسان از شانسهای اصلی برندگان اسکار فیلم خارجی است.
7 شاهکار تاریخ سینما برای دیدن ؛ در این روزهایی که خانه هستیم
نکته قابل ذکر این که 10 فیلمی که ارائه شده ترتیب آنها بدون هیچ اولویت خاصی است و اکثریت این فیلمها (با دوبله) در سیستمهای داخلی ارائه فیلم مانند فیلیمو و نماآوا و ... موجود است.
1 - قاعده بازی
محصول فرانسه
عنوان اصلی: The Rules of the Game
کارگردان: ژان رنوار
سال ساخت: ۱۹۳۹
قاعده بازی یکی از آثار شاخص سینمای فرانسه است که پیش از جنگ جهانی دوم ساخته شد و در همان سال آغاز جنگ هم اکران شد. قاعده بازی را ژان رنوار ساخته است؛ یکی از فیگورهای بزرگ سینمای فرانسه پیش از پدیدآمدن موج نو.
فیلم روایتگر یک میهمانی آخرهفته است در میان قشر ثروتمند جامعه فرانسه. ثروتمندان به همراه مستخدمینشان در این مراسم شرکت کردهاند و فیلم تلاش میکند انحطاط اخلاقی این طبقه را به نمایش بگذارد. در حقیقت برشی از زیست اخلاقی قشر مرفه جامعه فرانسه، درست کمی مانده به آغاز یک جنگ جهانی بزرگ. سوای مضمون باید به این نکته هم اشاره کنیم که فیلم رنوار در دوران خود هم از نظر بودجه و هم از نظر تکنیک بیبدیل بود. در واقع قاعده بازی گرانقیمتترین فیلم سینمای فرانسه تا آن سال به حساب میآمد. همچنین فیلمبرداری با عمق میدان وسیع و لانگشاتهایی که در طول آنها دوربین مدام حرکت میکرد تکنیکهایی بودند که در آن سال بسیار بدیع به نظر میرسیدند.
یک نکته جالب درباره این اثر رنوار شکست تجاری فیلم است. زمانی که فیلم به بازار آمد صدای منتقدان و تماشاگران را درآورد. دولت زمان جنگ در فرانسه هم پس از مدتی اکران فیلم را به دلیل تاثیر منفی روی جوانان ممنوع اعلام کرد. با این وجود در طول زمان فیلم مورد توجه قرار گرفت و پس از مدتی به عنوان یکی از آثار بزرگ تاریخ سینما در نظر گرفته شد. موضوعی که نشان میدهد کیفیت یک اثر هنری را باید در طول زمان سنجید.
2 - دزدان دوچرخه/ دزد دوچرخه
محصول ایتالیا
عنوان اصلی: Bicycle Thieves
کارگردان: ویتوریو دسیکا
سال ساخت: ۱۹۴۸
دزدان دوچرخه به گواهی بخش بزرگی از منتقدان و اهالی سینما در میان برجستهترین آثار تاریخ سینما قرار دارد. سوای اینکه فیلم همواره مورد تحسین قرار گرفته، منشا تغییرات زیادی هم در سایر فیلمسازان نسلهای بعدی بوده است. به این شکل اهمیت آن هم هنری است و هم تاریخی. سوای اینها، دزدان دوچرخه عموما بهترین و معروفترین فیلم موج نئورئالیستی سینمای ایتالیا فرض میشود.
دزدان دوچرخه روایتی نسبتا ساده دارد. یک خانواده فقیر در ایتالیای پس از جنگ برای امرار معاش با سختیهای زیادی روبهرو است. پدر خانواده آنتونیو ریچی در میان مجموعه گسترده بیکاران شهر رم قرار دارد. عاقبت یک فرصت شغلی برای او ایجاد میشود که نیازمند داشتن دوچرخه است. خانواده باقیمانده داراییهایش را میفروشد و یک دوچرخه میخرد. در همان روزهای آغاز کار، یک لحظه غفلت سبب میشود دوچرخه آنتونیو را بدزدند. دزدیده شدن دوچرخه در عمل برای این مرد نوعی تباهی مطلق به حساب میآید و یافتن دوچرخه مسیری است که فیلمساز تلاش میکند از طریق آن تباهی بزرگتری را نشان دهد که دامن ایتالیای پس از جنگ را گرفته.
دزدان دوچرخه شاهکار ویتوریو دسیکا است؛ کارگردان موفق ایتالیایی که با ساخت بهترین آثار نئورئالیستی در سینمای ایتالیا مشهور شد و توانست جهانی شود. هنر ویژه دسیکا این بود که نمیگذاشت فیلمهایش در دام احساسات سبک گرفتار شوند (یکی از آفات فیلمهای جریان نئورئالیسم) و در عمل آثاری ساخت که واجد تاثیرگذاری تاریخی بودند.
3 - ماجرا
محصول ایتالیا
عنوان اصلی: The Adventure
کارگردان: مایکل آنجلو آنتونیونی
سال ساخت: ۱۹۶۰
فیلم سینمایی «ماجرا» (L’Avventura) را باید یکی از بهترین آثار آنتونیونی و از شاخصترین فیلمهای سینمای مدرن در نظر گرفت.
ماجرا که خط داستانی کوتاهی دارد درباره گمشدن یک زن و جستوجویی است که بیش از آنکه به نیت یافتن زن باشد صرف ایجاد یک رابطه عاطفی میان مرد و زن جستجوگر میشود.
ماجرا آغازگر سهگانهای است که آنتونیونی با ساخت فیلمهای «شب» (La Notte) و «کسوف» (L’Eclisse) تکمیلش میکند؛ سهگانهای با تمرکز روی روابط در دنیای مدرن. ترکیببندی خاص تصویری فیلم ماجرا در کنار مدل توسعه شخصیتها، فیلم را به یک الگوی بدیل در برابر سینمای سنتی که بر وقایع داستان تاکید میکند تبدیل کرد.
برخی از منتقدان فیلم درباره الی اصغر فرهادی را تحت تاثیر این فیلم آنتونیونی میدانند ولی با دیدن فیلم می توان فهمید که این نظریه تا چه اندازه درست است!
بیشتر بخوانید:
10 فیلم برای دیدن، در این روزهایی که خانه هستیم
چالش لبخند و شادی؛ برقص، برقص، زنده باد زندگی!
10 فیلم برتر مجله کایهدو سینما در سال گذشته
4 - هفت سامورایی
محصول ژاپن
عنوان اصلی: Seven Samurai
کارگردان: آکیرا کوروساوا
سال ساخت: ۱۹۵۴
هفت سامورایی یک درام حماسی است که توسط یکی از مشهورترین کارگردانهای تاریخ سینمای ژاپن یعنی آکیرا کوروساوا ساخته شده است. فیلم ماجرای اهالی روستایی را روایت میکند که برای حفاظت خود مقابل راهزنان از کمک چند سامورایی استفاده میکنند.
هفت سامورایی فیلمی بود با استانداردهای فنی و خلاقانه ویژه که علاوه بر موفقیت تجاری توانست نظر منتقدان را جلب کند و بر سینما و سینماگران اثرگذار واقع شود؛ ساخت فیلم هفت دلاور در هالیوود که برداشت آزادی بود از هفت سامورایی یکی از نشانههای تاثیرگذاری فیلم کوروساوا بود.
شیوه منحصر به فرد کارگردانی، الگوی بینقص تحول شخصیتها در طرح داستانی، توجه بسیار زیاد به جزییات همه از جمله عواملی هستند که هفت سامورایی را به یکی از بهترین فیلمهای حماسی تاریخ سینما تبدیل کردهاند.
5- پدر خوانده
محصول آمریکا
عنوان اصلی: The Godfather
کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
سال ساخت: ۱۹۷۲
احتمالا پدرخوانده یکی از معدود آثار این لیست باشد که مخاطب خاص و عام را با هم راضی میکند و توسط میلیونها سینما دوست در سراسر جهان دیده و تحسین شده. این اثر برجسته فرانسیس فورد کاپولا را میتوان یکی از بهترین نمونههای ساخته شده در حوزه فیلمهای جنایی دانست. فیلمی که سوای مضمون جنایی در مفهومپردازی سینمایی عشق، خانواده، جاهطلبی و خواست قدرت و چندین مفهوم کلیدی دیگر بسیار موفق عمل کرده است.
به شکل کلی مجموعه پدرخوانده به عنوان یک سهگانه موفق (برخلاف بسیاری از مجموعه فیلمها که در آن شاهد افت محسوس مجموعه هستیم) شناخته میشود؛ با این وجود بسیاری از منتقدان باور دارند که بهترین و موفقترین فیلم این مجموعه اولین فیلم پدرخوانده است که در سال ۱۹۷۲ ساخته شد. بازی خیرهکننده مارلون براندو در کنار آلپاچینو و جیمز کان، فیلمنامه بینقص، موسیقی معروف فیلم و کارگردانی ظریف و دقیق کاپولا این اثر را به یکی از فیلمهای جاودان و فراموشنشدنی تاریخ سینما بدل کرد.
همانطور که گفته شد یکی از ویژگیهای فوقالعاده پدرخوانده که آن را تا این حد ماندگار کرده چندلایه بودن این فیلم است؛ فیلمی که برای مخاطب عام سینما سرگرمکننده است و او را راضی از سالن بیرون میفرستد و برای مخاطب جدیتر هم اثری است درگیرکننده و تاثیرگذار.
6- هشت و نیم
محصول ایتالیا
عنوان اصلی: ½۸
کارگردان: فدریکو فلینی
سال ساخت: ۱۹۶۳
فیلم سینمایی هشت و نیم یک درام سورئالیستی است که توسط فدریکو فلینی ساخته شده. فلینی یکی از مشهورترین کارگردانهای تاریخ سینمای ایتالیا است.
هشت و نیم داستان یک کارگردان ایتالیایی است که قصد دارد فیلمی علمی تخیلی بسازد اما حس میکند چشمه الهام و خلاقیتش خشک شده و در کار ساخت فیلم مانده است.
همانطور که فیلم درباره خود فیلمسازی است نام این اثر هم اشارهای دارد به تعداد آثار فلینی. این کارگردان پیش از ساختن هشت و نیم شش فیلم بلند، دو فیلم کوتاه (اپیزودی از دو فیلم چند اپیزودی) و یک همکاری مشترک را در کارنامه داشت؛ یعنی ۶ فیلم و سه نصفه فیلم که میشود هفت و نیم فیلم و در نتیجه فیلم جدید باید هشت و نیم نام میگرفت.
هشت و نیم جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی را تصاحب کرد اما مهمتر از آن توانست جایگاه خود را به عنوان یک اثر آوانگارد و نو در سینمای جهان پیدا کند.
هشت و نیم به عنوان نقطه جدایی کامل فلینی از سینمای نئورئالیستی ایتالیا هم به حساب میآمد، او که تحت تاثیر نظریات حوزه روانکاوی قرار گرفته بود با ساخت هشت و نیم و چند فیلم دیگر المانهای روانشناختی گستردهتری را در آثارش به کار گرفت.
منتقدان و نظریهپردازان سینما معتقدند هشت و نیم تاثیر بسزایی روی تعداد قابلتوجهی از آثار مدرن سینما داشت که در دهههای بعد ساخته شدند.
7 - جویندگان
محصول آمریکا
عنوان اصلی: The Searchers
کارگردان: جان فورد
سال ساخت: ۱۹۵۶
به باور بسیاری از اهالی سینما، جویندگان بهترین اثر جان فورد و یکی از بهترین آثار وسترن تاریخ سینما است. در این فیلم جان وین که یکی از پختهترین و بهترین همکاریهایش با فورد را رقم زده نقش یکی از کهنهسربازان جنگ داخلی را ایفا میکند که در جستجوی برادرزادهاش رهسپار مسیری پرمخاطره میشود.
سبک خاص آثار جان فورد مانند لانگشاتهای معروفش و شیوه خاص شخصیتپردازی قهرمانها در جویندگان نیز مانند چند اثر موفق دیگر او مورد توجه قرار گرفت. فیلم به مرور زمان جایگاه خاصتری پیدا کرد و علاوه بر تحلیلهای سینمایی محل بحثهای مختلف فرهنگی درباره نژادپرستی، تقابل سفیدها و سرخپوستها و حوزههای دیگر شد.
نهایتا باید به این نکته هم اشاره کرد که جان فورد به عنوان کارگردانی که ساخت ۱۴۰ فیلم در طول ۵۰ سال فعالیت را در کارنامه دارد در طول دوران فعالیت خود به عنوان یکی از کارگردانهای شاخص نسلش در آمریکا مطرح بود و بر کارگردانهای نسلهای آتی در ایالات متحده و همچنین در اروپا اثرگذار بود.
گروه علمی: مطالعات مختلف نشان میدهد نوشیدن آب کافی موجب حفظ هوشیاری و شادابی میشود. مچنین میزان حوصله و حالات اخلاقی افراد ارتباط مستقیمی با میزان آب مصرفی وی در طول روز دارد. مطالعات مختلفی در مورد تاثیر نوشیدن آب کافی بر سلامت فیزیکی و روحی صورت گرفته است.در این تحقیقات مشخص شد کمبود مصرف آب علاوه بر این که عامل سردرد، تشنگی، خواب آلودگی و اختلال در تمرکز است، موجب کاهش رضایت، آرامش، احساسات مثبت، نشاط و فعالیت فیزیکی میشود. در حالی که مصرف آب کافی خستگی، سکون، گیجی، تشنگی و خواب آلودگی را کاهش می دهد.
غذا های که باعث کاهش وزن میشود ، چه چیزی اشتها را کور میکند
گروه علمی: متخصص تغذیه النا کالن در مقاله غذاهایی را نام میبرد که میتوانند در شب بدون ترس از اضافه وزن مصرف شوند.او افزود: ممنوعیتهای شدید منجر به ناامیدی و شکست در رژیم غذایی میشود، بنابراین بهتر است یک شام کوچک سه ساعت قبل از خواب بخورید.این متخصص تغذیه گفت: اگر با شکم پر به رختخواب بروید، خوابیدن به موقع و صبح بیدار شدن از خواب بسیار دشوارتر خواهد بود. شما همچنین باید فقط از یک بشقاب کوچک استفاده کنید. بشقاب کوچک یک ترفند روانشناختی است که کمک میکند تا کمتر غذا بخوریم.
برای یک میان وعده سبک شام، این متخصص تغذیه 6 غذای زیر را در وعده شام توصیه میکند:
1 – سبزیجات تازه که در مدت 30-40 دقیقه هضم میشوند و در معده سنگینی ایجاد نمیکنند.
2 – فرآوردههای لبنی تخمیر شده: به سرعت هضم میشوند، حاوی پروتئین و باکتریهای پروبوتیک هستند که تأثیر مفیدی بر عملکرد دستگاه گوارش دارند و به کاهش وزن موثرتر کمک میکنند.
3 – تخم مرغ با کرفس و سایر سبزیجات
4 – ماهی کم چرب: سریعتر از گوشت خوک یا گوشت گاو هضم میشود.
5 – مرغ یا بوقلمون، ترجیحاً پخته یا بخارپز
6 – پنیر کم چرب: پنیر فتا یا موزارلا، گرسنگی را به سرعت برطرف کرده و متابولیسم را تسریع میکند.
عکس پروفایل ابزار وبلاگ نابیکا هی فیلم day-price ifunsite.ir
شش غذای ایده آل برای از دست دادن وزن
گروه علمی: متخصص تغذیه النا کالن در مقاله غذاهایی را نام میبرد که میتوانند در شب بدون ترس از اضافه وزن مصرف شوند.او افزود: ممنوعیتهای شدید منجر به ناامیدی و شکست در رژیم غذایی میشود، بنابراین بهتر است یک شام کوچک سه ساعت قبل از خواب بخورید.این متخصص تغذیه گفت: اگر با شکم پر به رختخواب بروید، خوابیدن به موقع و صبح بیدار شدن از خواب بسیار دشوارتر خواهد بود. شما همچنین باید فقط از یک بشقاب کوچک استفاده کنید. بشقاب کوچک یک ترفند روانشناختی است که کمک میکند تا کمتر غذا بخوریم.
برای یک میان وعده سبک شام، این متخصص تغذیه 6 غذای زیر را در وعده شام توصیه میکند:
1 – سبزیجات تازه که در مدت 30-40 دقیقه هضم میشوند و در معده سنگینی ایجاد نمیکنند.
2 – فرآوردههای لبنی تخمیر شده: به سرعت هضم میشوند، حاوی پروتئین و باکتریهای پروبوتیک هستند که تأثیر مفیدی بر عملکرد دستگاه گوارش دارند و به کاهش وزن موثرتر کمک میکنند.
3 – تخم مرغ با کرفس و سایر سبزیجات
4 – ماهی کم چرب: سریعتر از گوشت خوک یا گوشت گاو هضم میشود.
5 – مرغ یا بوقلمون، ترجیحاً پخته یا بخارپز
6 – پنیر کم چرب: پنیر فتا یا موزارلا، گرسنگی را به سرعت برطرف کرده و متابولیسم را تسریع میکند.
گروه ورزشی:بازیکنان و اعضای تیم فوتبال پرسپولیس امروز برای انجام تستهای پزشکی به مرکز ایفمارک رفتند.
گروه ورزشی: بعد از لغو دیدار دیدار تیم ملی فوتسال اسپانیا با پرتغال، اسپانیا به مصاف تیم ملی برزیل میرود.
تیمهای ملی فوتسال اسپانیا و پرتغال قرار بود روزهای 14 و 15 آبان در مادرید دو دیدار تدارکاتی برگزار کنند ولی با اعلام فدراسیون فوتبال پرتغال، این دیدارها به خاطر شیوع ویروس کرونا لغو شده است.اسپانیا در روزهای گذشته آمار بالایی از ابتلا به کرونا را ثبت کرده است و این مسئله لغو بازی تیم ملی فوتسال این کشور را در پی داشته است.
به نوشته مطبوعات پرتغال، رایزنی مسئولان فدراسیون دو کشور برای انتخاب تاریخ دیگری و انجام مسابقه ادامه خواهد داشت.البته سایت «زیرو زیرو» پرتغال خبر داده است که اسپانیا بازی با برزیل را جایگزین دیدار با پرتغال کرده است و اسامی بازیکنان برزیل هم برای این مسابقه که 15 آبان برگزار میشود، اعلام شده است.